- روی گردانیدن
- اعراض کردن، پشت کردن
معنی روی گردانیدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نیرومندکردن، استوارکردن
یا روی گرداندن از کسی یا چیزی اعراض کردن از آن روی برگردانیدن پشت کردن
رو گرداندن، از کسی یا چیزی روی برگردانیدن، پشت کردن، اعراض کردن
راه خود را تغییر دادن
پر نمک کردن، ایجاد فتنه و آشوب کردن
روی تافتن روی برگردانیدن
روی برگردانیدن از کسی یا چیزی، پشت کردن، رو برگرداندن، رو تافتن، اعراض کردن، رخ گرداندن
عمل روی گرداندن اعراض
عمل روی گرداندن اعراض
از کسی یا چیزی روی برگردانیدن، پشت کردن، اعراض کردن